از قعر غار پراو تا بلنداي قله علمكوه .... اشتباه مي كنيم!
وقتي در سال 87 يوسف سوني نيا گزارش كامل و صادقانه اي در خصوص ماجراي فوت مرحوم خليل عبدنكويي در غار پراو منتشر نمود (متن گزارش) آقاي دكتر فريد عباسي دزفولي هم يك متن فني در خصوص سرمازدگي و اشتباهات افراد تيم و نيز گروه نجات منتشر كرد (مطلب مرتبط) كه در نهايت به كتاب مشهور «سرمازدگي قاتل خاموش» انجاميد. (متن كتاب)
متاسفانه به نظر مي رسد علي رغم گذشت بيش از 10 سال از آن زمان هنوز اشتباهات مشابهي در امداد و نجات كوهستان رخ مي دهد. به عنوان مثال شاهديم در حادثه زمستان امسال در علمكوه، امدادگر بيان مي كند: (لينك خبر)
با ما از طریق فدراسیون تماس گرفتند و خودمان را به سازمان امداد و نجات رساندیم و روز پنجشنبه از آنجا با بالگرد به جانپناه خرسان در 4600 متری علم کوه رفتیم. پس از پیاده شدن از بالگرد خودمان را به گرده آلمانها که مصدومان حضور داشتند، رسیدیم. در همان لحظه حضور فریاد زدم که دیدم یک نفر تکان خورد و جواب داد و فهمیدیم که یک نفر یعنی عباس کلهر زنده است. پس از آن سریعا کارگاهی را ایجاد کردیم که او را بالا بکشیم. وی ادامه داد: عباس آنقدر وضعیتش بد بود که یکی از دستان خود را به دلیل سرمازدگی از دست داده و مانند چوب خشک شده بود. اصلا حال خوبی نداشت که هارنس خود را بپوشد و میگفت 3 روز است که آب و غذا نخورده است. یک لیتر دمنوش گرم به او دادم و یک مقدار شرایطش بهتر شد و حدود 150 متر توانست بالا بیاید که همین 150 متر سه ساعت طول کشید، اما بعد از آن از هوش رفت و هر کاری انجام دادیم که احیا شود، متاسفانه میسر نشد و جانش را از دست داد. این کوهنورد امدادگر در مورد وضعیت حامد شاه حسینی هم گفت: زمانی که بالای سر او رسیدیم، جانش را از دست داده بود و هیچ علائم حیاتی نداشت. |
اگر كتاب را مطالعه كرده باشيد حتما با همين چند جمله متوجه اشتباهات تيم امداد و نجات هم شده ايد. چنين اشتباهاتي (كه در برخي عمليات امداد و نجات به دليل كم اطلاعي نجاتگران از مسايل پزشكي رخ مي دهد،) باعث مي شود اين همه تلاش و جانفشاني، بي نتيجه بماند. واقعا حيف است كه افرادي جان خود را در دست گرفته بدون هيچ چشم داشتي براي نجات جان كوهنوردي ديگر، خود را به خطر مي اندازند، فقط به خاطر عدم آگاهي از جزئيات پزشكي كوهستان، از نتيجه شيرين تلاششان (كه نجات مصدوم است) محروم شوند و خاطره تلخ مرگ را با خود همراه داشته باشند. اگر حتي امكان آموزش زودهنگام همه نجاتگران وجود ندارد، ايكاش حداقل ترتيبي داده شود كه تماس برخط نيروهاي ميداني درگير حادثه با متخصصان پزشكي كوهستان برقرار و از نظرات ارزشمندشان در حين عمليات بهره برد تا شايد درصد موفقيت چنين عملياتي بالا رود.
گذشته از نياز امدادگران به آموزش، اينكه سه كوهنورد، خطر حضور برنامه ريزي نشده در منطقه پرخطر علمكوه آن هم در زمستان را بخاطر نجات جان انساني مي پذيرند از دل بزرگشان است و قابل ستايش، اما اينكه يك سازمان راضي شده تيم امدادش براي يك عمليات سخت و پرمخاطره تنها به سه نفر (آنهم با تجهيزات انفرادي) محدود شود جاي سئوال جدي دارد! از كدام تيم سه نفره در دنيا مي توان انتظار موفقيت در چنين عملياتي را داشت؟
پي نوشت: مي دانم گزارش رسمي برنامه هنوز ارائه نشده و به همين دليل بنده هم به همين مقدار بسنده مي كنم اما از آنجا كه خبر صعود 150 متري آقاي كلهر در حالت سرمازدگي در هيچ جاي ديگر (جز منبع ارائه شده) ذكر درج نشده، با توجه به سوابق گذشته و نيز ادبيات بكار رفته در اخبار در ساير منابع، احتمال حذف (يا اصلاح) خبر در سايت مورد نظر، دور از ذهنم نيامد لذا نسخه PDF شده سايت را تهيه و در لينكهاي زير قرار دادم تا در صورت لزوم در دسترس باشد:
- https://up.20script.ir/do.php?filename=9af8-Alamkuh-Report.pdf
- http://up44.ir/9ra5rdg6
- http://www.upsara.com/images/g172573_.pdf
- https://file.io/8LcASFojZVeU
كتاب سرمازدگي قاتل خاموش:
اين وبلاگ محلي است براي بيان خاطرات، ذهنيات، تجربيات و اشتباهاتم.